قریب به یکسال و اندی است که مطالعه روزانه کتاب در برنامه روزانه‌ام جای گرفته و خیلی خرسند هستم که با دنیای کتاب آشنا شدم و حالا، هر روز با مجموعه‌ای از نکات ارزشمند از کتاب‌هایی که دور خودم جمع کردم، آشنا میشوم؛ کتاب‌هایی که ارزش ذاتی علم و آگاهی را بهم یادآوری می‌کنند و حالا با کتاب "برتری خفیف" که فلسفه شخصی من را در مورد مسیر زندگی تغییر داده و با یک اصول و قانون مدیریت شده، کارهام را به پیش میبرم.
دنیای زیبای کتاب و دوستی آشنا که زمانی از آن دور شدم و دیگه از دستش نمی‌دهم.
"زنده خوب و مرده بد" وجود داره یا نداره؟
کلاً محکوم به خوب یا بد بودن هستیم!!! دیشب سر این موضوع با همسرم به بحث نشستیم و با این مطلب در تعارض بودیم، همسرم نظرش این بود که شخصیتش خوب نیست ولی بدم نیست و یک فرد میانه ای، ولی من میگفتم ما محکوم به خوب یا بد بودنیم، همانطوری که مرگ و زندگی حد وسطی نداره یعنی یا مرگ یا زندگی ، خوب یا بد ، زیبا و نازیبا ، روشنایی و تاریکی و ... اینها همه حد وسطی نداره و اگر هم داره ما تعریفش کردیم ، ما محکوم به خوب یا بد ، مرگ یا زندگی ، تاریکی یا روشنایی ، زیبا و نازیبا و ... هستیم
زنده خوب و مرده بد وجود نداره!، یا زنده بد و مرده خوب وجود نداره! اصلاً این مرزبندی ها یعنی چه؟ زنده و مرده ، خوب یا بد؛ ولی امروز صبح یک مطلبی می خواندم و نوشته بود زنده خوب و مرده بد وجود نداره و این یعنی همه زنده ها بد هستند و همه مرده خوب هستند، ای وای گیج شدم، اصلاً امروز مطلبی را که تو بلاگفا هم مینوشتم منو گیج کرد ظاهراً امروز گیجم!!!!
زنده خوب و مرده بد وجود نداره!!!
زنده خوب و مرده بد وجود نداره!!!
زنده خوب و مرده بد وجود نداره!!!
زنده خوب و مرده بد وجود نداره!!!
من قبول ندارم و میگم هم زنده خوب داریم و هم زنده بد ، هم مرده بد داریم و هم مرده خوب؛ پس اینجوری حد وسطی نداریم یا زنده ایم یا مرده و یا خوبیم و یا بد، نمیشه هم زنده باشی و هم مرده و هم خوب باشی و هم بد، این پر واضح شبح بودنه نه انسانیت، می تونم بگم اگه هم زنده ام و هم مرده و هم خوبم و هم بد، یعنی با شبح هیچ تفاوتی نمیکنم، آهان حالا شد پس کسی اگه ادعا کرد که زندهِ مردهِ خوبِ بد است، این آدم نیست بلکه شبحِ و میدونیم که از شبح باید دوری کرد آخه ترسناک هستند، پس آدمی هایی که زندهِ مردهِ خوبِ بد هستند، ترسناک هستند و باید ازشون دوری کرد و من حاضرم زنده بد باشم و مرده خوب باشم تا شبحی که راه میره و میگه زندهِ مردهِ خوبِ بد هستم ومطلب این کتاب را کاملاً درک میکنم که میگه "زنده خوب و مرده بد" وجود نداره.
عنوان کتابی که خواندم جمهوری عجایب(یادداشت های سفر هندوستان) از رضا عبدالهی است و این جمله "زنده خوب و مرده بد" در تعریف یکی از دوستانش گفته شده بود.
برام من که حسابی جالب بود و امیدوارم برای شما نیز مفید بوده باشه.
از اینکه مطلبم را مطالعه کردید بسیار سپاس گذارم و ممنون میشوم که نظر بدهید و بازخوردهای شما راهگشای بنده است.
سپاس بیکران خدمت شما
لیست کتاب های ممنوعه سایت طاقچه
این کتاب ماجرای ماشالله خان دربان بانک است که اهل مطالعه کتاب‌های تاریخی است. به خاطر علاقه و اشتیاق زیادی که به این کتاب‌ها و به خصوص دوره تاریخی خلافت هارون‌الرشید دارد، آرزو می‌کند در این دوره زندگی کند. برای همین روزی پیش مرتاضی هندی می‌رود تا او را به این دوران منتقل کند و مرتاض هم همین کار را می‌کند…
این کتاب به سراغ دنیای آدم‌ها رفته است و با روایت آرزوهای آنها، در قالب این داستان به مامنی می‌پردازد که افراد از تنهایی به آن پناه برده‌اند؛ یعنی همان آرزوهایشان.
این کتاب درباره سرگذشت ایران در دو قرن پس از حمله‌ی اعراب به ایران و ورود اسلام به سرزمین ماست. در این کتتاب زرین‌کوب سعی کرده رویدادهای تاریخی مختلف را بررسی کند.
این کتاب با زبانی نمادین به بیانی توصیفی از جامعه می‌پردازد. خصوصیاتی که در این نمادها قابل دریافت هستند می‌توانند برای هر جامعه‌ای صدق کنند و همین امر داستان را به‌شدت باورپذیر کرده و نظر طرفداران زیادی را به خود جلب کرده است.
در این کتاب در قالب داستانی اجتماعی تلاش کرده با کندوکاوی در رفتارهای انسانی به مفاهیمی چون عشق، نفرت، معصومیت، قضاوت و پیامدهای آن بپردازد. مواجهه همزمان انسان‌ها با مسائلی متفاوت در حیطه‌های خیر و شر در بستر پرداختن به مسائلی چون اختلاف طبقاتی و بی‌عدالتی جامعه آن زمان از نکات بارز این کتاب به شمار می‌رود.
منبع
https://taaghche.com
