عصر طلایی

عصر طلایی

بنده مهدی اصغری دانش آموخته کارشناسی برق قدرت و کارشناس بهره برداری در شرکت توزیع برق هستم.
تلاش دارم با مطالعه کتاب ها و ... مجموعه مطالبی را به اشتراک بگذارم
امید دارم نظرات ارزشمند شما عزیزان را داشته باشم .
لطفاً نسبت به مطالبم نظر بدهید.
ممنون از حسن توجه شما عزیزان.

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۳۸ مطلب با موضوع «واگویی و آزاد نویسی در عصر طلایی» ثبت شده است

خوابم یا بیدار، ولی هرآنچه هست، آنرا دوست دارم. صبح بخیر عادت‌های خوبم و هزار هزار سپاس که وجود عادت‌های شیرین در ابتدای صبح، انگار تمایزی مرا از اطرافیانم، مرا رنگیده است و احساس شور و شعف و انرژی خبرسازی به من روحیه یک روز طلایی را می‌دهد. هنوز باور ندارم که قانون برتری خفیف از آنچه که در تصور داشتم، به من انرژی کائنات را داده است و هر روز با رنگ‌های طلایی به روند رو به رشدم، امیدوارانه‌تر می‌اندیشم. امید دارم، روزگار نزدیک بتوانم رنگ دوستانم را زیباتر بنمایم و به جهان ثابت کنم که رنگین کمان طلایی در افق دید پیش روی ما وجود دارد و کافی کمی در خود نگریسته و طلای وجود خود را دید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۰۲ ، ۰۷:۱۴
SABA

قریب به یکسال و اندی است که مطالعه روزانه کتاب در برنامه روزانه‌ام جای گرفته و خیلی خرسند هستم که با دنیای کتاب آشنا شدم و حالا، هر روز با مجموعه‌ای از نکات ارزشمند از کتاب‌هایی که دور خودم جمع کردم، آشنا می‌شوم؛ کتاب‌هایی که ارزش ذاتی علم و آگاهی را بهم یادآوری می‌کنند و حالا با کتاب "برتری خفیف" که فلسفه شخصی من را در مورد مسیر زندگی تغییر داده و با یک اصول و قانون مدیریت شده، کارهام را به پیش میبرم.

دنیای زیبای کتاب و دوستی آشنا که زمانی از آن دور شدم و دیگه از دستش نمی‌دهم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۰۲ ، ۰۷:۱۳
SABA

واگویی‌‌های صبحگاهی:

بگذار خیالت را راحت کنم، دیگه دوباره بهت سلام نمیکنم و برای اینکه ازت عبور کنم، سخت خودم را به کار گرفتم و دیگه رنگ منم نخواهی دید؛ تو به من خیر نرسوندی و خطای من هم در همین بود؛ بله تو دوست اشتباهی‌های من هستی، و تو نادانی محض هستی؛ برای آخرین دیدار بهت میگم: «اگر اسمت را گذاشتم نادانی، چیز اغراق آمیزی نگفتم و از تو دوری میکنم.» و دوباره سلام به خودم و میگم: «دوستت خواهم داشت تو واقعی هستی.»

برای روزهای که باور دارم لیاقتش را دارم از نادانی‌هایم فاصله میگیرم و هرآنچه که مرا از باورهایم دور میکند به نام نادانی در اتاقکی تنهایشان میگذارم.

دوباره سلام به خودم و به دانایی و روزهای طلایی رسیدن‌ها...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۰۲ ، ۰۶:۳۰
SABA

اما همسایه جان این را هم به یاد بیاوریم که گاه شعر آنقدر از آینده می‌آید که کمتر به لحظه‌ی سرایش مربوط است. گویی انگیزه اولیه فقط یک بهانه بوده است و بعد شعر به چیزهایی بسیار فراتر از خودِ بهانه می‌رسد.

از کتاب همسایه! چیزهایی امشب به یادم می‌آید. از هیوا مسیح ص24

1402.04.28

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۰۲ ، ۰۵:۰۰
SABA

راز زمان این است: زمان نیرویی است که آن اقدامات کوچک، تقریباً نامحسوس و ظاهراً ناچیز روزانه را به نتایج بزرگ و دور از انتظار تبدیل کند.

اقدامات روزانه مداوم و پایدار + زمان = کسب نتایج فراتر از انتظار

برگرفته از کتاب برتری خفیف از جف اولسون ترجمه نورا حاجی باشی.

.

خیلی باز خودم کنار آمدم به مسیر متداوم و ارزش دست پیدا کنم. از اینکه در هیاهوی دنیای کنونی، تنها با لحظات آنی خودم را وفق دادم، کمی عصبانی هستم و به روند درست برخواهم گشت. اینکه به زمان اعتکاد کنم و بر داشته‌های خودم تکیه کنم و از رشد و بالندگی توانایی‌هایم بهره بگیرم.

کمی تعصب عمر و باور مسیری که انتخاب نموده‌ام و اینکه نمی‌توانم با وجود عمر یکبار مصرف خودم، تجربه‌های زیادی کسب کنم کمی خنده‌دار و پشیمان کننده متصور هستم. می‌آموزم که پندار درست در مسیر خود داشته باشم و بر باورهایم تفکر نقادانه داشته و به مسیرم ادامه بدهم معجزه اتفاق خواهد افتاد.

1402.04.24

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ تیر ۰۲ ، ۰۵:۱۲
SABA

منشأ جهل!

نداشتن علم یا بی توجهی به عقل و خرد؟ به نظرتون کدوم یکی از این دوتا گزینه منشأ جهل و نادانی ما شده است. یعنی چون علمش را نداریم، دچار جهل شدیم و یا استفاده نکردن از اندیشه و خرد ما را جاهل و نادان میکنه. چه عالمانی که باوجود سطح دانش و سوادشون ولی دچار جهالت هستند و چه افرادی که با علم اندکشون از خردمندی و عقلانیت برخودار هستند.

علم و سواد خوبه و لازمه رشد و پرورش ذهن و تمرین خودآگاهیه ولی تا زمانیکه از نعمت اندیشه بدرستی استفاده ننماییم و تنها جمع کننده اطلاعات باشیم، نمی‌توانیم از داشته‌های خودمون بدرستی بهره‌مند بشویم. اگر کوه طلا هم داشته باشی، تا زمانیکه نتونی با خرد و اندیشه درستت ازش استفاده کنی، غیر از تباهی چیزی عایدت نمی‌شود. چه بسیار افرادی که با نداشتن به داشتن‌ها می‌رسند و چه کسانی که با وجود فراوانی ولی نادانسته، نیستی را به ارمغان می‌آورند.

1402.04.20

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۰۲ ، ۰۵:۱۷
SABA

من ارباب سرنوشت خویشم؛ من ناخدای روح خودم هستم. برگرفته از کتاب باشگاه چنج صبحی‌ها از رابین شارما

یکبار هم نشد از خودم تعریف کنم و دائم به خودم غرولند می‌کنم، آخه مسبب این وضعیت کیه؟ چطوری شد که من تو این شرایط ماندگار شدم و نتونستم خودم را به اثبات برسونم، ولی کم کم دارم از دوستم راهنمایی میگیرم، دوست عزیزم "کتاب" و امروز کتاب باشگاه پنج صبحی‌ها، نکات خیلی قشنگیه بهم یادآوری کرده و به من گقت: «مسبب شرایط امروزت، کسی نیست بغیر از خودت، تو ارباب سرنوشت و ناخدای روح خودت هستی.» این یکم منو مضطرب و هوشیار کرد و به این درک رسیدم که درونم را اصلاح و باورهایم را تغییر بدهم، روحم را آزاد کنم و با دنیای اطرافم آشتی کنم، فکر و ذهن و قلبم را به چالش بکشونم و با تدبیر آنها را بهم نزدیک کنم. من ارباب سرنوشت خویشم و من ناخدای روح خودم هستم، من هستم که باورهایم را شکل دادم، اگر این باورها نادرسته مشکل از خودم بوده و اگر شرایط امروزم قابل قبول نیست، تنها به خودم برمی‌گردد و من بودم که خواستم اینجوری بشه؛ من ارباب سرنوشت خویشم و من ناخدای روح خود هستم.

1402.04.14 ساعت 05:11

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۰۲ ، ۰۵:۱۵
SABA

آرزو داشتم روزی مثل کرم شب‌تاب بدرخشم و بتونم توی تاریکی، راهم را پیدا کنم و دزدکی بدون اینکه کسی بفهمه، شب‌ها کتاب بخونم، وای چی میشد اگه چراغی درونم باشه و بتونم چیزهایی را که مردم گم کردند پیدا کنم، هییی! و این چه آرزوی قشنگیه، کاشکی می‌تونستم. ولی اگه تو روز روشن باشم آنموقع که خیلی ضایع است، خُب یاد می‌گیریم که چه موقعی روشن باشم و چه موقعی نور ندهم؛ ولی حالا  که مثل کرم شب‌تاب نیستم، چیکار کنم؟ دو دوتا چهارتا، یکی بود یکی نبود، خروس محله صدا میکنه ول کن بابا داری برای خودت شعر میگیا!!!

آرزو که عیب نیست، میتونی توی ذهنت هرچی میخوای آرزو کنی، مهم اینه که با آرزوت، دنیات را بسازی و از آن لذت ببری، راضی باشی و فرصت‌هات را از دست ندهی، اینکه بهت بخندند ولی باور داشته باشی خودت به خودت نخندی.

آرزو میکنم دنیایی که برای خودتون میخواهید جای همه باشه و تک تنها توی دنیات زندگی نکنی؛ اگه بتونی دنیای درونت را زیبا ترسیم کنی، مطمئن باش، میتونی دنیای بیرونت را هم به زیبایی دنیای درونت کنی.

آرزو دارم روزی مثل کرم شب‌تاب بدرخشم و بتونم راهم را توی تاریکی پیدا کنم و چیزهایی را که مردم گم میکنند براشون پیدا کنم.

1402.04.11 یک شنبه ساعت 05:11 صبح

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۰۲ ، ۰۵:۱۱
SABA

آزادی یعنی رهایی از ترس، رهایی از آنچه که انسان را از موفقیت و رسیدن به خواسته‌هایش جلوگیری می‌کند؛ آزادی برای ما انسان‌ها معنای متفاوتی میکنه، یکی آزادی را راهایی از بند و زندان معنی میکنه و یکی آزادی را بمعنای رهایی از خواسته‌های جمعی در نظر میگیره، مهم اینه که برای بدست آوردن آزادی، چه چیزی را خواهان باشیم و چه چیزی را نخواهیم داشته باشیم. آزادی نفس، عقیده، احساس، سرمایه، محیط و زندگی، عقیده و منش رفتاری و هزاران موضوع دیگر که اگر بخواهیم عنوان کنیم از وقت و نوشته این وبلاگ خارج است.

آزادی از نظر من، یعنی رهایی از بند عقاید و افکار نادرست و رسیدن به حد اعتدال آگاهی؛ اینکه با کتاب دوست باشی و ذهنت را به دنیای آگاهی بسپاری تا دنیای درونت را کشف کنی و بعد برای دنیای بیرون قابل تحسین باشی. به داشته‌هات افتخار کنی و از خدای خودت سپاس گذار باشی و به تک تک لحظه‌ها و فرصت‌هایی که به تو داده بدرستی استفاده کنی، از مرگ نترسی و به آینده امید داشته باشی و برای تک تک لحظاتت برنامه‌ریزی منسجمی داشته باشی، از گردونه زندگی چرایی را بگذاریی کنار و چیستی و چگونگی دنیای خودت را متحول کنی، ناداشته‌ها را توی یک پرونده خلاصه کنی و به داشته‌ها و خواسته‌های خودتت بدرستی جامع عمل بپوشونی.

آزادی رهایی از ترسی است که توی فکر و اذهان ما جای دادند و بهمون یاد دادند که همیشه گریزان و ترسان از رویاهایی که دوست داریم بهش برسیم باشیم، دورغ نگیم، چرا که آتش جهنم داره ولی هیچ وقت بهمون نگفتند که دورغ انصاف را ازت به دور میکنه، انگار همیشه باید یک بچه باقی بمونیم و بزرگ نشیم. برای رهایی از ترس بهتر بزرگ بشیم و دنیای خودمون را بسازیم.

1402.04.07

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۰۲ ، ۰۵:۲۳
SABA


امام صادق (ع) : پسران نعمتند و دختران حسنه، و خداوند از نعمت‌ها باطخواست می‌کند و برای حسنات پاداش می‌دهد. کتابخانه احادیث

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۰۲ ، ۰۵:۲۸
SABA

بیا تا قدر یکدیگر بدانیم

که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم

جمعه ۱۴۰۲.۰۴.۰۲ اردوی جهادی گروه پزشکی . روستای ریجن از توابع شهرستان کاشان

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۰۲ ، ۱۰:۲۹
SABA

اهرام به او لبخند می‌زدند و او نیز لبخند می‌زند و سانتیاگو به نشانه‌ها اعتقاد داشت و اینگونه بود که به رویایش لبخند زد و آنچه را که در این مسیر بازیافته بود باور داشت.

کتاب کیمیاگر، داستان چوپان اسپانیولی را بازگو می‌کند که بدنبال رویایش، مسیر اهرام مصر را از اسپانیا تا به افریقا می‌پیماید و در این راه با افراد زیادی و مشکلات و نشانه‌های فراوانی روبه‌رو می‌گردد. لذت بخش‌ترین قسمت داستان آن هنگام است که سانتیاگو سرانجام با دیدن اهرام، سادگی زندگی را از آنچه پیچیده به نظر می‌رسید بازیافته بود و به گنج و رویایش رسیده بود؛ توصیه می‌کنم این کتاب را در چند نوبت بازخوانی کنید تا گنج درون این کتاب را بدست بیاورید.

زندگی در عین پیچیدگی، بسیار ساده حقایق را بیان می‌کند و برای درک این حقایق تنها عشق کافی است، عاشق در دنیای خود به هرآنچه که باور دارد خواهد رسید؛ عاشق باش تا زندگی معنی کنی.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۰۲ ، ۰۵:۱۷
SABA

خود را تسلیم ناامیدی نکن. این باعث می‌شود نتوانی با قلبت صحبت کنی. (کتاب کیمیاگر از پائولوکوئلیو ترجمه محمحدجواد نعمتی صفحه124)

و چه زیباست گفت‌وگوی درونی و صدای طنین انداز قلبت که تو را به سوی نشانه‌ها میبره، باور داشته باشی یا نه، ولی قلبت بهت دروغ نمیگه، پس باهاش دوست باش و سعی کن که گوشت صداهایی را که دیگران نمی‌توانند بشنونند را بشونه و این تو را یک پله جلو میبره.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۰۲ ، ۰۵:۱۵
SABA

بازدهی معکوس نشانه ای مخفی از فرآیندهایی است که در ظاهر مثبت ولی در باطن منفی است.

تکنولوژی خوب و مثبته ولی برای چه کسانی و برای چه هدفی؟

مسیرهایی که قدم برمیداریم، خواه مثبت و یا منفی! همه برایمان نشانه ای است که درست دیدن و درست اندیشیدن برایمان تعیین راه میکنه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۰۱ ، ۰۳:۴۷
SABA

شاید با خودم فکر کردم میتونم موفق باشم، شاید به خودم زیاد اعتماد داشتم، شاید به باورهام زیاد پر و بال دادم، شاید با دوستم درست حرف نزدم، شاید رفتارم درست نبود و شاید شاید شاید؛ بذار راحت تر بگم زیاد با خودم حرف میزنم و حس خوبیه، بهم اعتماد میده و برام مهم میشه که انگار دو نفریم در یک نفر و باهاش درد دل میکنم، دوستش دارم و قربون صدقه اش میرم، خیلی خودمون را دوست داشته باشیم، شاید زمانی دیر از هم قهر کنیم، شنیدید میگند "طرف با خودش قهره" با خودتون قهر نباشید، شاید زود دیر بشه و زندگی تمام بشه، زندگی یعنی بودن و "بودن" باهم معنی پیدا میکنه و تا با خودت نباشی با دیگران هم نمی تونی باشی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ آذر ۰۱ ، ۰۵:۵۲
SABA

کتاب تختخوابت را مرتب کن نوشته ویلیام اچ.مک ریوان را چند وقت پیش مطالعه کردم، موضوع کتاب مربوط به 10 درس با ارزشی است که در زمان خدمتش در نیروی دریایی فرا گرفته بود، می پردازد.

ویلیام برا این نکته نظر دارد که کارهای بی مقدار روزانه تاثیر شگفتی بر برنامه روزانه افراد دارد، عنوان تختخوابت را مرتب کن دلالت بر انجام کوچکترین کارها که بزرگترین تاثیرات را بر روند روزانه افراد دارد اشاره میکند.

چند وقتی بود که دختر کوچکم در بدو ورود به خانه پدرم سلام نمی کرد و مجبور میشد تا زمانی که در خانه پدرم بودیم خود را از نظرها دور نگاه دارد، پس از آن به خودم قول دادم موضوع سلام کردن را به او یادآوری کنم، و دیروز قبل از ورود به خانه پدرم، سلام کردن را به دخترم یادآوری کردم، او نیز وارد شد و سلام کرد، دیگر تا زمانی که آنجا بودیم بسیار خرسند بود و بازی می کرد.

چقدر رفتارهای به ظاهر هیچ، تاثیرات شگرفی در نهان دارد.

دیگه سعی میکنم تمرین کنم، تمرین مرتب کردن تختخوابم، آخر روز و موقع خواب همه رفتارهای ریز و درشتم را بررسی میکنم تا درست پیامدها را پیش بینی کنم، از رفتارهایی که منو به پیش میبره یا بازدارنده ی عملکردم است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۰۱ ، ۰۴:۰۵
SABA

من : سلام کوروش جان

کوروش : جان، چه زود خودمانی میشوی، درود بر شما!

من : کوروش شاه، مطلبی مرا آشفته نموده است، شما که هم تیمی من هستی به من بگو چی میشه که آدم ها رفتارهاشون و افکارشون با هم متفاوته، مگه نه اینکه همه بدون نقص خلق شده ایم، من موندم!

کوروش : اول از اینکه شما در تیم ما قرار دارید باید پرسید شایستگی اش را دارید آیا؟ و اما بعد میدانیم که افکار پریشانی دارید ولی به سوال شما پاسخ میگوییم، آری همه ما کامل خلق شده ایم؛ خود میدانید که کسانی در این دنیا می زیسته اند و خواهند زیست که جسمی ناقص دارند ولی عقلی به مراتب کاملتر و عملی به مراتب جامع تر از انسان های دیگر دارند، اینکه چرا افکار و رفتار متفاوت است باید در درون جستجو نمود.

من : عرض معذرت صحبت شما را قطع میکنم ولی بازهم موندم چرا دو تا فرزند در یک خانواده ، یکی رفتاری خوب و دیگری رفتاری ناپسند دارد!!! و این در جامعه نیز صدق میکنه، چرا بعضی ها خوبند و بعضی بد و این ها در جامعه تاثیر گذارند!!!

کوروش : ظاهراً از مطلبی آزرده خاطری که چنان آشفته سوال می پرسی، دلبندم رفتار ما ناشی از افکار ما است و افکار ریشه در باورهایمان دارد، هرچقدر باورهای مناسبی داشته باشیم افکار  بر رفتارمان فرماندهی میکند، دو انسانی که رفتاری به مراتب متفاوت دارند یعنی باورهای متفاوتی دارند و این باورها در پاسی از ساعت بوجود نمی آید بلکه در طول زمان و زندگانی بدست می آید، از بدو تولد تا رشد و نمو و رسیدن به بلوغ انسانی است.

من : خیلی قشنگ صحبت میکنید، ظاهراً باید اقرار کنم که خیلی کبیری، خیلی خیلی ها ها، یه مقداری از این چرایی در اومدم، از فرصتی که برای گفتگو به من دادید بسیار ممنونم؛ خداحافظ

کوروش کبیر : فرزندم به یاد داشته باش که باورهایت فرمانده زندگانیت هستند، بدرود برای روزی که درودی باشد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۰۱ ، ۲۰:۲۴
SABA

     

نخستین بار کلمه آزادی در زمان ناصرالدین شاه بر زبان ها جاری شد

مطبوعات در زمان سپهسالار (صدراعظم ناصرالدین شاه) خود را آزاد اعلام نمودند

تعریف "آزادی" از نظر مطبوعات آن دوره :

آزاد از هر قید و بندی و متعهد به دفاع از هرچه حق باشد و درج هر کردار زشتی از ناحیه حکومت و حاکم.

.

تعریف "آزادی" از نظر حاج ملا علی کنی (از علمای عصر ناصرالدین شاه):

کلمه قبیحه ی آزادی به ظاهر خیلی خوش نماست و خوب ، ولکن سراپا نقص است و عیوب. این مسئله برخلاف رسل و اوصیاء و جمیع سلاطین عظام و حکم والامقام است.

.

برام جالب بود که این کلمه سراپا معنی است و حتی میدان ها و مجسمه هایی در دنیا بنام آزادی تقدیس شده است ، کلمه آزادی و مفهوم آزادی بر همه چیز دلالت می کند ولی مهم این است که در کجا و چگونه از آن استفاده نمود ...

.

آزادی

حرکتی که به آزادی دیگران صدمه وارد نکند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۰۱ ، ۰۵:۱۴
SABA

سرگشته حیرانم ساقی تو آزاد کن ، الکی یه چیزی میگم امروز بعد از یکی دو ماهی که هر روز صبح زود بیدار میشدم جایی مهمان بودم و نشد بیدار بشم ولی همیشه دیوانگی هم عالمی داره از سرگشتگی و حیران بودن تا انتظار برای آزاد شدن همش یه داستان کی به من گفت که کجا برم اصلاً برای چی دارم صحبت میکنم دیوار اینجا گلیه و منم چشمام فقط دیوار را میبینه آسمانش آبیه ولی یرده ، بماند من که راضی شدم و به سرگشتگی تن دادم درست مثل اینکه دروغ ها را باور کزدم خستگی ها را جبران میکنم و برای خودم کلوچه درست میکنم 🤧 بماند دستهام می لرزه دندانم درد میکنه و چشمام سو سو میکنه گردنم شکسته و دیوار اینجا ترک برداشته راستی قوم ترک از کدوم شهر می نشینند راشتی قوم های زیادی داریم و لی یک چیز مهمه و آنکه  همه ایرانی هستیم و برای وطنمون جون میدیم درست روی یک پتوی پشمالوییدراز کشیدم خخخخخ هواهم سرده و با گوشی تایپ کردن خوش نیست صدایچریک چریک لپ تاپ یه چیزی دیگه است راستی واژه چریک هم جالبه!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آذر ۰۱ ، ۰۶:۵۵
SABA

برای داشتن زندگی خوب تلاش میکنم از فرصت هایی که در برابرم قرار میگیرند درست استفاده میکنم به اندیشه هایم بها میدهم درست تصمیم میگیرم و از تصمیم هایم حمایت میکنم در مسیرم با همه کاستی ها می جنگم و برای دل سرد شدن های آب قند آماده نموده ام از حرکت لذت می برم و به روزهای پیروزی فکر میکنم درست تصمیم گیری را با اندیشه روزانه و اقدامات ماهانه تمرین میکنم از بازخورد قوانین پند میگیرم گوشم بدهکار دانستن و چشمانم در پرتو نور آگاهی روشنایی میگیرد از غرق شدن در آرزوها باکی ندارم زیرا بر باور و باورپذیری نمودن آرزوهایم تمرین میکنم و امید مرا به پیش می برد عشق را تمرین کردم و شک را به یقین تبدیل نمودم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۰۱ ، ۱۱:۵۳
SABA