عصر طلایی

عصر طلایی

بنده مهدی اصغری دانش آموخته کارشناسی برق قدرت و کارشناس بهره برداری در شرکت توزیع برق هستم.
تلاش دارم با مطالعه کتاب ها و ... مجموعه مطالبی را به اشتراک بگذارم
امید دارم نظرات ارزشمند شما عزیزان را داشته باشم .
لطفاً نسبت به مطالبم نظر بدهید.
ممنون از حسن توجه شما عزیزان.

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

عصر طلایی

يكشنبه, ۸ آبان ۱۴۰۱، ۰۵:۳۱ ق.ظ

گاهی از بیشعوری یه تنگ میایم و بخدا گله میکنم که چرا با این عظمتت هنوز من بیشعورم.

در این عصر طلایی چرا بیشعورم .

کلیات اشعار پروین اعتصامی را هرشب مطالعه میکنم و دچار دگرگونی میشم ، به خودم میگم این آدم ها در آن عصر سنگ و آهن و صنعت و هرچی که میخواهیم اسمش را بگذاریم هنری را خلق کردند که در این عصر طلایی هنوز کمتر کسی میتونه هم ردیف این آثار را بیاره ، اشعار حافظ و سعدی و به دور از صف بندی مذهبی کتاب ارزشمند نهج البلاغه و صحیفه سجادیه که خواهر زاده ام یه دهه هشتادیه بمن دهه 60 توصیه میکنه کتاب های نهج البلاغه و صحیفه سجادیه را بخونم . خخخخخخخخخ . گاهی از غم بیشعوری خودم گریه ام میگیره . آخه چرا در این عصر طلایی من خودم را مشغول بطالت کرده ام ، شبکه های مجازی و وب سایت ها همه ارزشمندترین چیزهایی هستند که در گذشته نبوده ، یک استادی داشتم که به دیده حسرت صحبت میکرد و می گفت من هم سن شماها که بودم برای جستجوی مطلبی باید روزها بدنبال مطلبم در کتابخانه های مختلف می رفتم و حالا شما در لحظه می توانید وارد برترین و بهترین کتابخانه ها بشوید و ارزشمندترین مطالب را دریافت کنید تنها با جستجو در وب سایت ها و همچنین در لحظه شما میتوانید با افراد شاخص در ارتباط باشید و صفحات شبکه های اجتماعی آنها را دنبال کنید و راه صد ساله را در مدت زمان کوتاهی طی کنید . پرفسورها و دانشمندان و اساتید برجسته و بازیگران و هنرمندان و سیاست مداران و ... همه را می توانید داشته باشید.

کتاب صد سال تنهایی را می خواندم و به یک مطلب قشنگش رسیدم جایی که کولی ها وارد روستا شدند و با یک دوربین همه را متحیر خودشون کردند ، آنها زن زیبایی را در فاصله دور روی تخته سنگی نشاندند و برای مشاهده این زن با دوربین از اهالی روستا سکه می گرفتند ، مردم با اشتیاق سکه پرداخت می کردند و متحیر می شدند چرا که زن را که در فاصله دور قرار داشت ، بوسیله دوربین خیلی نزدیک می دیدند ، جمله زیبا کولی برام ارزشمند بود ، آن کولی در داستان می گفت این دوربین که چیزی نیست ، روزگاری خواهد آمد که مردم ، همه دنیا را در خانه هایشان از دریچه ای میبینند ، بله باید گفت مردم عصر طلایی همه دنیا نه از دریچه (تلویزیون) بلکه بروی کف دستانشان میبینند و این معجزه برای هیچ عصری در گذشته نبوده است ، حق نمیدهید از غم بیشعوری خودم را ...... !!!

دوست دارم دیگه بیشعور نباشم ولی چه کنم ، به من بگویید چه کنم!!!؟

.

دوستان لطفاً نظر بدهید و من را کمک کنید .

mehdiasghari.blog.ir

SABA

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۰۸/۰۸

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">