داشتم سفرنامه آلفونس گابریل را می خواندم، سفرنامه عبور از صحاری ایران که در سال 1329 به ایران انجام شده است وضعیت آن روزهای ایران و مردمانم که چگونه در آن زمان زندگی می کردند تا اینکه موضوع تیفوس در دهکده ای 10 خانواری با 40 نفر جمعیت را توصیف میکند، اندکی جستجو در گوگل میتوان تاریخچه ورود تیفوس را بررسی کرد، بلی جنگ جهانی دوم تاثیرات زیادی بر پیکره ی ارزشمند کشور گذاشته است، از ورود اسرای لهستانی در سال 1320 که به موجب پیمان اتحاد روسیه با متفقین بر کشورمان آوار شد و با مهمان نوازی ایرانیان از این اسرا در سال 1324 و با پایان یافتن جنگ جهانی دوم تیفوس وارداتی نیز پایان یافت ولی جان هزاران هم وطنم را گرفت و این غم انگیز است، براستی چرا تاریخ مععاصر خود را مطالعه نمی کنیم، چه دوران پر تلاطمی داشته ایم و چه روزگاران سختی را گذرانیده ایم، ما از روزهای استعمار و روزهای قحطی و بیماری های مهلک و بی سوادی خانمان سوز تا فراز و فرودهای فرهنگ های وارداتی و مسائل تحمیلی به اینجا رسیده ایم و چه روزگارنی را سپری نموده ایم، من متولد 1300 هستم و من 101 ساله هستم و برای خودم یک قرن تلنگر و یک قرن تجربه را به همراه دارم، من جوان 33 ساله از یک طوفان 100 ساله آمده ام و دیگر نمی خواهم دختران و پسران سرزمینم تجربه 100 ساله مرا داشته باشند، قرن جدید قرن ایرانی است و من ایرانی عاشق ایرانم، پهلوانان و قهرمانان و دانشمندان و فیلسوف ها و نویسندگان و شعارای ایرانی زیادی را دوست دارم.
تاریخ تکرار شدنی است و این حقیقتی انکار ناپدیر است.